انشا صفحه 42 کتاب مهارت های نوشتاری پایه هشتم
انشا در مورد مشاهده مسابقه فوتبال از روزنه تور دروازه کلاس هشتم
مقدمه : سلام اسم من تور دروازه است ، خوشحال می شوم در توصیف تجربه هایم مرا همراهی کنید ، دوستم در آن طرف زمین در دروازه ی حریف زیاد اهل حرف زدن نیست پس زیاد ذهنتان درگیر او نباشد !
بند : اوقات شادی و تفریح من زمانی شروع می شود که ورزشگاه محل زندگی ام پر از انسان هایی به نام طرفدار شود ، بعضی از آن ها آنقدر زودتر از بازی به ورزشگاه می آیند که فقط من و آقای چمن و آن ها می نشینیم و به هم زل می زنیم ، حال ورزشگاه پر شده است !
همه ی آماده ی شروع بازی می شوند ، داور وضعیت من را کنترل می کند تا مشکلی نداشته باشم ، راستش را بگویم در زمان این کار کمی قلقلکم می گیرد ! ، دوستانم خط دروازه و دوربین var ، آماده اند که سرنوشت بازی را رقم بزنند ، دروازه بان بوسه ای بر تیر دروازه می زند تا برای خودش و تیمش شانس بیاورد ، حال با گردش توپ بازی آغاز می شود .
گاهی وقت ها تماشاگرانی که بهترین بخش روز بازی هستند و من آن ها را خیلی دوست دارم ، تبدیل به کابوسی برای من و دیگر دوستانم مانند آقای چمن و خانواده ی صندلی ها می شوند ، زیرا با باخت یا برد تیمشان در اندوه و شادی اغراق کرده و آن هارا با بمب و آشغال مورد حمله قرار می دهند ، ولی امیدوارم این بازی اینگونه نشود .
خدای من ! ، یک توپ با سرعت بالا دارد به سمت ما می آید فکر کنم ، بازیکن تیم مقابل آن را شوت کرده است ، من آماده ی خوردن ضربه ای سهمگین هستم و آقای خط همه حواسش را به صاف ایستادن می دهد ، اوف ، خدارو شکر ، دروازه بان مانند فرشته ای نجات راه توپ را سد کرد!
نتیجه : من زیاد به نتیجه ی بازی اهمیت نمی دهم و سعی می کنم از تک تک آن شور و اشتیاق تماشگران و بازیکنان لذت ببرم چون بازی کوتاه و عمر مفید من هم هر موقع ممکن است به سر برسد ؛ در این حال بازی نیز تمام شده است ، خدا را شکر بدون تلفات ! ، حال باز هم من ماندم و دوستانم و امید به آمدن بازی و تماشاگرانی دیگر … !
منبع : سون اسکول
سلام از انشا سپاسگزارم