انشا در مورد قار قار کلاغ
انشا صفحه 53 کتاب نگارش پایه هشتم
مقدمه : صبح شده است ! ، عجیب است ، من همیشه با صدای زیبای گنجشک ها از خواب بیدار می شدم ، ولی اکنون صدای سوزناک کلاغی از بیرون پنجره شنیده می شود ، صدایی که آرامش روح همه را خراش می دهد .
بند : از پنجره نمایان است که کلاغ تنها است ، حتما با قیافه ی زشت و با صدای سردرد آور خود همه ی گنجشک ها را فراری داده است ، چه مثال خوبی است برای کسانی که که با ظاهری زشت و سخنانی طعنه آمیز قصد دوستی با دیگران را دارند .
در صدای او شکایت نمایان است ، شکایت از ظاهری به سیاهی شب و از صدایی به بدی زنگ ساعت صبحگاهی ، از قارقار او درماندگی حس می شود ، درماندگی از اینکه شکایت های او هیچ ثمره ای ندارد ، ویا شاید دلیل قار قار او انتقاد از شاعر شعر روباه و کلاغ باشد که او را موجودی خنگ بیان کرده است !
چه بسا قار قار او از شادی است ، از شادی اینکه انسان هایی با باطنی زشت تر از رنگ پر او ، دیگر پرندگان زیبا مانند طوطی و طاووس و غیره را در قفس نگه داشته ولی کاری به کار او ندارند و بعضی اوقات حتی از او می ترسند .
شاید قار قار او زنگ هشداری برای انسان های غافل است ! ، انسان هایی که با کارهای نا صالح آینده و سرشت خود را تاریک کرده اند و کلاغ به آن ها می گوید مانند من نباشید ، شاید این کلاغ از آفریدگار خود ناراضی باشد ولی روزی به حکمت آفرینش خود و تن بالای صدای خود خواهد رسید .
نتیجه : زشتی و زیبایی در کنار یکدیگر معنا پیدا میکنند و به طرز نگاه بینندگان آن ها نیز بستگی دارد ، شاید زشتی در نگاه فردی ، زیبا به نظر برسد و یا برعکس ، و این ناسازگاری زیباست … .
منبع : سون اسکول
انشا صفحه 53 کتاب مهارت های نوشتاری پایه هشتم
انشا درباره صدای قار قار کلاغ
شما ها ملاحظه بچه هارو هم بکنین اون همه خط آخه توی صفحهی کتاب جا میشه؟؟لطفا یه سری هم به کتاب بزنید
بسیار عالی
عالی
بسیار انشاء خوب و کاملی بود .. ممنون از سایت خوبتون .
از خداتم باشه انشا حاضر و آماده جلو چشمته … ناراحتی برو از سایت دیگه بنویس …
انشا خوبیه ولی خیلی زیاده تو کتاب جا نمیشه
قشنگ بود