انشا در مورد بار کج به منزل نمیرسد
صفحه 76 کتاب نگارش پایه هفتم
انشا اول درباره بار کج به منزل نمیرسد
مقدمه : هر عملی که در زندگی ما انجام می گیرد، عواقب و نتایجی دارد . حال ممکن است این عواقب نیک یا بد باشند . ناراستی و حقه بازی جزء کارهایی است که عاقبت خوبی ندارد و با گذشت زمان آثارشان را نشان می دهند.
بدنه : نظام آفرینش نیز بر پایه راستی و دادگری بنا شده است و هرگونه کژی [” معنی کژی = انحراف “] ، و ناراستی در آن بی ثمر و تباه خواهد بود.در نقطه مقابل ، هر کاری که اساس محکم و درستی داشته باشد ، پر ثمر و مفید خواهد بود.
بی گمان این ضرب المثل را شنیده اید که : بار کج به منزل نمی رسد . این مثل در تشویق به درستکاری و اخطار به افرادی که به بیراهه می روند کاربرد دارد و از آن این گونه می توان برداشت کرد که : هر کاری که اساس و بنیانش سست و کج باشد ، بی شک نتیجه نامطلوبی به بار خواهد آورد .
به طور مثال اگر یک ساختمان پی و بنیان استوار و اساسی نداشته باشد ، با خفیف ترین زمین لرزه ، دچار بیشترین ادثه و خرابی خواهد شد. و یا دانش آموزی که با تنبلی و تقلب سال تحصیلی را سپری می کند ولی در انتها و در زمان امتحان نهایی ، در قبول شدن به مشکل می خورد.
نتیجه : همان طور که دیدید ، سرانجام راستی ، خوشبختی و فرجام کژی و ناراستی شکست و ناامیدی است . اگر خواهان موفقیت در زندگی هستیم ، باید راستگو و درست کردار باشیم و بدانیم که در مسیر راستی ، کلمه ای به نام گم شدن وجود ندارد.
به گیتی به از راستی پیشه نیست / ز کژی بدتر هیچ اندیشه نیست
انشا دوم در مورد بار کج به منزل نمیرسد :
مقدمه : انسانی که مال حرام به خانه بیاورد آن خانه بی برکت میشون و بر عکش اگر کسی مال حلال به خانه بیاورد خانه او پر از برکت میشود .
بدنه : یک خوانواده با دو فرزند , یک فرزند سالم و صالح و فرزندی دیگر نادان و خلاف کار , آنها پدر پولداری داشتند پدری با داریی هایی کلان ,در کوچکی مارد خود را از دست داده بودند و پس از سکته ای که پدرش کرد و از دنیا رفت .
فرد خلافکار با برادرش بر سر ارث با برادرش دعوایش شد و همه ی دارایی های پدرش را به نام خود کرد و برای خود برداشت پسر صالح و دانا جمله ای از زبانش در آمد و به او کفت بار کج به منزل نمیرسد ولی آن پسر اصلا به گفته برادرش برادرش اهمیتی نداد او با کمی از آن پول ماشین مدل بالا , خانه ای لوکس و زیبا و باغی گرفت .
سالها گذشت و گذشت , او ازدواج کرد و تصمیم گرفت که به مسافرتی بروند . آن ها در راه مسافرت بودند که ناگهان تصادف کردند و آن مرد به شدت زخمی شده بود ولی زنش حتی یک تار مو از سرش کم نشد . به بیمارستان منتقل شدند شدت جراحت مرد انقدر بالا بود که تمام داریی هایش را خرج کرد ولی باز هم نمیتوانست خوب راه برود
نتیجه : برادرش به عیادتش آمد و به او گفت : همان طور که گفته بودم بار کج به منزل نمیرسد . مرد به اشتباه خود پی برده بود اما چه فایده وقتی که کار از کار گذشته بود .
منبع : سون اسکول
عالی بود من که خوشم اومد
بسیار عالی
متشکر از لطف شما