خانه » برچسب‌های " انشا هفتم "
نمایش مطالب برچسب :

انشا هفتم

           

انشا در مورد بار کج به منزل نمیرسد صفحه 76 کتاب نگارش پایه هفتم

انشا در مورد بار کج به منزل نمیرسد صفحه 76 کتاب نگارش پایه هفتم

انشا در مورد بار کج به منزل نمیرسد

صفحه 76 کتاب نگارش پایه هفتم

 

انشا اول درباره بار کج به منزل نمیرسد

 

مقدمه : هر عملی که در زندگی ما انجام می گیرد، عواقب و نتایجی دارد . حال ممکن است این عواقب نیک یا بد باشند . ناراستی و حقه بازی جزء کارهایی است که عاقبت خوبی ندارد و با گذشت زمان آثارشان را نشان می دهند.

 

 

بدنه : نظام آفرینش نیز بر پایه راستی و دادگری بنا شده است و هرگونه کژی [معنی کژی = انحراف ] ، و ناراستی در آن بی ثمر و تباه خواهد بود.در نقطه مقابل ، هر کاری که اساس محکم و درستی داشته باشد ، پر ثمر و مفید خواهد بود.

 

 

بی گمان این ضرب المثل را شنیده اید که : بار کج به منزل نمی رسد . این مثل در تشویق به درستکاری و اخطار به افرادی که به بیراهه می روند کاربرد دارد و از آن این گونه می توان برداشت کرد که : هر کاری که اساس و بنیانش سست و کج باشد ، بی شک نتیجه نامطلوبی به بار خواهد آورد .

(بیشتر…)

           

انشا در مورد هرکه بامش بیش برفش بیشتر

انشا در مورد هرکه بامش بیش برفش بیشتر

انشا درباره ى هرکه بامش بیش برفش بیشتر

صفحه 46 کتاب نگارش پایه هفتم

 

ضرب المثل: «هرکه بامش بیش برفش بیشتر»

 

مقدمه : جنگ ایران و عراق بود . حسن هم در میدان جنگ حضور داشت . او سربازی جوان ، نوکار و جاه طلب بود . رویاهای زیادی در سر خود می پروراند و آرزو داشت روزی به جایگاه بلندی برسد.

 

 

بدنه : ناگهان صدای تانک های عراقی ، در دشت پیچید . تانک ها به سمت خاک ایران در حال پیشروی بودند . حسن نیز برای اینکه خودی نشان بدهد، تعدادی از هم رزمانش را برداشت و در خط مقدم جنگ به مقابله با عراقی ها پرداخت . عراقی ها همین که دیدند گروهی به مقابله با آن ها ایستاده ، عقب نشستند و دوباره سکوت بر دشت حکم فرما شد.

 

 

فرمانده گردان از این حرکت دلیرانه حسن خیلی خوشش آمد . او را به نزد خودش فرا خواند و به او گفت : حسن جان ، به دلیل قطعی سیم های تلگراف باید خودت به تنهایی تصمیم می گرفتی که چه کنی و خوشبختانه درست ترین و به موقع تصمیم ممکن را گرفته ای.در این جنگ ما به سربازان دلیری چون تو نیاز داریم . حالا خودت را برایم اثبات کرده ای و از این پس فرمانده گردان عاشورا ، تو خواهی شد.

(بیشتر…)

           

انشا درباره عینک پایه هفتم

انشا در مورد عینک پایه هفتم

انشا در مورد عینک کلاس هفتم

انشا در مورد عینک صفحه 42 کتاب نگارش پایه هفتم

 

مقدمه : عینک ، وسیله ای برای استفاده ی افراد کم بینا یا دارای اختلال در چشم ، ولی گاهی تمامی افراد چه تیز بین و چه تار بین نیازمند استفاده از عینک هستند !

 

 

بند : شاید بپرسید چرا و چه نوع عینکی !؟ ، عینک مخصوص افراد دوربین یا نزدیک بین ؟ ، فریمش باید گرد باشد یا مستطیلی؟ ، هیچکدام ، عینک هایی نامرئی ! ، عینک هایی از جنس دوری از زود قضاوت کردن ، بصیرت ، خوش بینی و آینده نگری و غیره .

 

 

عینک هایی به قیمت استفاده ی خوب از مغز ، عینک هایی که افراد اندیشمند و پرهیزگار کلکسیون دار آن ها هستند ، عینک هایی که دید شما را نسبت به دنیا و جامعه تغییر خواهند داد ، عینک هایی که به قول سهراب سپهری باعث می شود جوری دیگر ببینید !

 

 

یکی از این عینک ها باعث دوربینی بدی های مردم و نزدیک بینی خوبی های آن ها و باعث ایجاد پیوند دوستی قوی تر می شود ، دیگری باعث عاقبت به خیری بوسیله ی دور اندیشی و آینده نگری می شود و بی شک هرکدام از این عینک ها به ارزش باطنی انسان خواهند افزود .

(بیشتر…)

           

انشا در مورد کفش پایه هفتم

انشا در مورد کفش پایه هفتم

انشا درباره کفش صفحه 63 کتاب نگارش هفتم

انشا در مورد کفش پایه هفتم درباره یکی از موضوعات زیر , یک بند ( با رعایت ساختمان بند ) , بنویسید .

 

 

انشا اول درمورد کفش

 

مقدمه : کفش ، وسیله ای که یکی از عوامل تفاوت بچه پولدار ها با فقیران است ، وسیله ای که برای راحتی پای شما با ریگ های خیابان می جنگد ، کلمه ای که تداعی کننده ی اشک های بچه ها برای نوع چراغ دار آن است .

 

 

بند : به راستی این کفش چیست که درباره ی آن فیلم های زیادی ساخته و شعر های زیادی سروده و پول های زیادی صرف آن شده و می شود ؛ مردم قبل از تولید اولین کفش جهان چه می کرده اند ؟ چه نقش هایی که این کلمه ی به ظاهر کوچک کفش در زندگی های ما دارد !

 

 

کفش ها هم با یکدیگر تفاوت دارند ، همه این موضوع را می دانیم ، بعضی کفش ها مانند سربازی جنگجو هر مانعی بر سر راه باشد ، آن را با خاک یکسان میکنند ولی امان از نوع تنبل آن ها که تن به سختی نداده و در مواقع حساس با پاره شدن و بیرون آوردن شست مان آبرویمان را می برند !

 

 

کفش را دست کم نگیرید ! ، از قدیم گفته اند که دشمن آدم به کفش پایت نگاه می کند ! ، چه جوانان جویای کاری که در مصاحبه به علت نا مناسب بودن لباس و مخصوصا کفش ، کار را ازدست داده اند و چه انسان های عادی که به دلیل تیپ و مخصوصا کفش براق شان مانند یک دیپلمات با آن ها برخورد شده است !

 

 

مهم تر از جنس و ظاهر کفش ، سایز آن است ، بعضی کفش ها نیز مانند بعضی رفتار های انسان مناسب پای هر شخصی نیست و هر کس باید کفش مناسب پای خودرا همانگونه که در زندگی راه آینده ی مختص به خودرا انتخاب میکند ، انتخاب کند ؛ از قدیم گفته اند که آدم نباید پا تو کفش دیگران کند ، چون هم پای انسان درد میگیرد! و هم این کار که تداعی گر دخالت است ، کاری نکوهش شده است.

(بیشتر…)

           

دانلود تمامی انشا های کتاب مهارت های نوشتاری پایه هفتم

همه انشا ها و تمرینات کتاب مهارت های نوشتاری پایه هفتم . ( به همراه جواب )

شامل تمامی بازنویسی حکایت ها , انشا ها , تصویر نویسی ها و …

این مطلب برای دسترسی بهتر شما به تمامی موضوعات کتاب نگارش پایه هفتم ساخته شده است .

برای مشاهده هر انشا روی آن کلیک کنید .

شما میتوانید انشا هایی را که خودتان نوشته اید را برای ما ارسال کنید . انشا های شما با نام خودتان در وب سایت ثبت میشود و کاربران دیگر میتوانند از انشا های شما استفاده کنند . برای این کار بر روی ارسال انشا که در بالای صفحه قرار دارد کلیک کنید .

 

مشاهده تمامی انشا های کتاب نگارش پایه هفتم راهنمایی :

=====================================

انشا در مورد پاییز صفحه 20 کتاب نگارش پایه هفتم

انشا در مورد حیاط مدرسه صفحه 20 کتاب نگارش پایه هفتم

انشا در مورد روزی را که دوست دارم تکرار شود صفحه 20 کتاب نگارش پایه هفتم

تصویر نویسی صفحه 23 کتاب مهارت های نوشتاری پایه هفتم

بازنویسی حکایت صفحه 36 در مورد روزی در فصل بهار با جمعی از دوست داران

انشا در مورد خانه صفحه 42 کتاب نگارش پایه هفتم

انشا در مورد عینک صفحه 42 کتاب نگارش پایه هفتم

انشا در مورد کلاغ صفحه 42 کتاب نگارش پایه هفتم

گسترش ضرب المثل هرکه بامش بیش برفش بیشتر

انشا در مورد محل زندگی ما صفحه 52 کتاب مهارت های نوشتاری پایه هفتم

انشا در مورد ایران صفحه 42 کتاب مهارت های نوشتاری پایه هفتم

انشا در مورد آسمان شب صفحه 42 کتاب مهارت های نوشتاری پایه هفتم

مقایسه دو تصویر صفحه 55 کتاب مهارت های نوشتاری پایه هفتم

انشا در مورد کفش صفحه 63 کتاب مهارت های نوشتاری پایه هفتم

انشا در مورد ناخن صفحه 63 کتاب مهارت های نوشتاری پایه هفتم

انشا در مورد درد دندان صفحه 63 کتاب مهارت های نوشتاری پایه هفتم

بازنویسی حکایت شخصی خانه ای به کرایه گرفت صفحه 66 کتاب مهارت های نوشتاری پایه هفتم

گسترش ضرب المثل بار کج به منزل نمیرسد صفحه 76 کتاب نگارش

بازنویسی حکایت شخصی شتری گم کرده بود صفحه 95 کتاب مهارت های توشتاری پایه هفتم

(بیشتر…)

           

بازنویسی حکایت روزی در فصل بهاران با جمعی از دوستداران کلاس هفتم

بازنویسی حکایت روزی در فصل بهاران باجمعی از دوستداران-2

بازنویسی حکایت روزی در فصل بهاران با جمعی از دوستداران

صفحه 36 کتاب مهارت های نوشتاری هفتم

 

حکایت زیر را بخوانید و به زبان ساده باز نویسی کنید

حکایت : { روزی در فصل بهاران باجمعی از دوستداران به هوای گشت و تماشای صحرا و دشت ،بیرون رفتیم،چون درجایی خرم جای گرفتیم و سفره انداختیم،سگی از دور دید و خود را نزدیک ما رسانید،یکی از دوستان ،پاره سنگی برداشت و ان چنان که نان پیش سگ اندازند و پیش وی انداخت ،سگ سنگ را بوی کرد و بی توقف بازگشت.سگ را صدا کردند اما التفات نکرد.یکی از انان گفت :می دانید که این سگ چه گفت؟گفت:این بدبختان از بخیلی و گرسنگی سنگ می خورند.ازخوان و سفره ایشان چه توقع می توان داشت }

 

بازنویسی حکایت روزی در فصل بهاران با جمعی از دوستداران

بازنویسی : در یک روز جمعه، به همراه خانواده عمو و عمه ام به تفریح و گردش رفتیم.

فصل بهار بود و همه جا سرسبز و پر از گل ها و گیاهان زیبا و خوشبو بود.

در قسمتی از دشت، مزرعه هایی وجود داشت که در آنها کلم، بادمجان و سبزی کاشته شده بود.

زیر اندازها را زیر یک درخت نارون بزرگ پهن کردیم و نشستیم.

چند دقیقه بعد، ما بچه ها مشغول بازی شدیم. بعد از مدتی پدرم منقل کباب را آورد و دست به کار شد.

جوجه ها را کباب کرد و روی سفره گذاشت.

من و پسرعمویم که صبحانه نخورده بودیم، انگار از قحطی آمده بودیم، تندتند غذا میخوردیم.

مادرم با دست، سگی را که از دور به طرفمان می آمد به ما نشان داد.

سگ قهوه ای که پایش شکسته بود، لنگ لنگان به ما نزدیک و نزدیک تر می شد.

حتما بوی کباب را احساس کرده بود. پسرعمویم میلاد که حتی از استخوانها هم نمی گذشت، سنگی به طرف سگ پرتاب کرد.

سگ به طرف سنگ رفت و آن را بویید.

(بیشتر…)

           

انشا در مورد آسمان شب صفحه 52 کتاب نگارش پایه هفتم

انشا در مورد آسمان شب

انشا در مورد آسمان شب

صفحه 52 کتاب مهارت های نوشتاری پایه هفتم

 

موضوع : آسمان شب

 

مقدمه : در این هیاهو و زندگی های پر مشغله و پر سروصدای انسان ها شهر به یکباره در تاریکی فرو میرود. در میان بدو بدو های هرروزه برای رسیدن به اولویت هایشان چنان شهر غرق سکوت میشود که صدای نفس هایت تنها صداییست که گوشت را پُر میکند…

 

بدنه : تمام دل های کوچک مارا روی هم بگذاری باز هم به بزرگی اش نمیرسد. نمیدانم چطور دلش طاقت می آورد و به چشمان این همه آدم دلتنگ زل میزند.! نمیدانم چطور میتواند این همه بغض در گلویشان را ببیند اما آب در دلش تکان نخورد.! چطور میتواند نبارد و به اندازه غصه های تمام آدم های شهر خالی نشود.؟

 

مانند پرده ایست که با لطافتی بر عمق پنجره های آسمان کشیده میشود. گویا که در روز برای تابیدن نور به جهانیان پرده هایش را کنار میزند و در شب پرده هارا کشیده و سیاهی مطلق سفره دل هارا تنگ میکند.
در شب وقتی به سقف آسمان خیره میشوی، به این سیاهی بی انتها، به این سیاهی ابدی و سرد گویا ستون های استوار دلت کم کم شروع به لرزش میکند. احساس میکنی که اگر دست به کار نشوی ممکن است تا چند ثانیه بعد زیر آوار چند ریشتری مانده باشی که بیرون آمدن از زیر آن غیر ممکن است و ناگهان همان زلزله چند هزار ریشتری با کوله باری از اشک و آه و حسرت و سیلی عظیم از چشم هایت فوران میکند. مگر این چشم ها چه گناهی دارند که باید روز و شب در جواب ندانم کاری هایمان ببارند.؟
آسمانی بیکران، پر از نور، پر از شوق، ستارگانی که هر کدام جفت در آسمان نقش بسته اند و هر انسان ستاره متعلق به خودش را دارد که تا هنگام مرگ در آسمان میدرخشد.
آسمانیست زیبا…ستارگانش بیشمار…ظلمتش بی انتها…بزرگی اش بی همتا…و آن بغض خفه کننده اش…

(بیشتر…)

           

انشا در مورد کلاغ صفحه 42 کتاب نگارش پایه هفتم

انشا در مورد کلاغ صفحه ۴۲

 

انشا در مورد کلاغ پایه هفتم

صفحه 42 کتاب نگارش پایه هفتم

 

مقدمه : کلاغ، پرنده ای از راسته سبک بال هاست که دارای قدی متوسط و پرهایی سیاه در قسمت سر و بال و دم و گردن است و ناحیه پشت و شکم دارای پرهای خاکستری مایل به سفید است.

 

بند : کلاغ تقریبا همه چیز خوار است و به همین دلیل پیدا کردن غذا برای او چندان اهمیتی ندارد و دغدغه او نیست. کلاغ ها از پرنده های کوچک، جوجه یا تخم پرندگان دیگر، میوه ها، دانه ها، کرم خاکی، قورباغه، موش، حلزون و مردار حیوانات تغذیه می کنند.

 

طوطی ها دارای بزرگترین مغز هستند ولی کلاغ ها از بیشترین هوش برخوردارند. آنها حافظه دقیقی درباره چهره انسان ها دارند و چهره های مهربان و خطرناک را تشخیص می دهند و چهره افرادی که برایشان خطر محسوب می شود، به مدت ۵ سال فراموش نخواهند کرد. باور مردم بر این است که کلاغ ها صد سال عمر می کنند، اما این باور اشتباه و از نظر علمی رد شده است. بعضی کلاغ ها ممکن است ۲۰ سال عمر کنند اما پیرترین کلاغ آمریکایی ۳۰ سال عمر کرده است.

(بیشتر…)