خانه » انشا پایه هفتم » انشا در مورد هرکه بامش بیش برفش بیشتر

انشا در مورد هرکه بامش بیش برفش بیشتر

انشا در مورد هرکه بامش بیش برفش بیشتر

انشا درباره هرکه بامش بیش برفش بیشتر

صفحه 46 کتاب نگارش پایه هفتم

 

ضرب المثل: «هرکه بامش بیش برفش بیشتر»

 

مقدمه : جنگ ایران و عراق بود . حسن هم در میدان جنگ حضور داشت . او سربازی جوان ، نوکار و جاه طلب بود . رویاهای زیادی در سر خود می پروراند و آرزو داشت روزی به جایگاه بلندی برسد.

 

 

بدنه : ناگهان صدای تانک های عراقی ، در دشت پیچید . تانک ها به سمت خاک ایران در حال پیشروی بودند . حسن نیز برای اینکه خودی نشان بدهد، تعدادی از هم رزمانش را برداشت و در خط مقدم جنگ به مقابله با عراقی ها پرداخت . عراقی ها همین که دیدند گروهی به مقابله با آن ها ایستاده ، عقب نشستند و دوباره سکوت بر دشت حکم فرما شد.

 

 

فرمانده گردان از این حرکت دلیرانه حسن خیلی خوشش آمد . او را به نزد خودش فرا خواند و به او گفت : حسن جان ، به دلیل قطعی سیم های تلگراف باید خودت به تنهایی تصمیم می گرفتی که چه کنی و خوشبختانه درست ترین و به موقع تصمیم ممکن را گرفته ای.در این جنگ ما به سربازان دلیری چون تو نیاز داریم . حالا خودت را برایم اثبات کرده ای و از این پس فرمانده گردان عاشورا ، تو خواهی شد.

 

 

روزی جعفر نزد حسن آمد و خواست کمی با او گپ بزند ولی متوجه شد که حسن به شدت مشغول کار است.جعفر رو به حسن کرد و با خنده گفت : حسن ، تا چند روز پیش تنها کار تا خیال پردازی بود ولی حالا فرصت حرف زدن را هم نداری.اذیت نمی شوی؟

حسن در همان حال که نامه ای می نوشت جواب جعفر را داد و گفت : به قول قدیمی ها ، هر که بامش بیش برفش بیشتر

 

 

نتیجه : حسن دیگر نمی توانست مثل گذشته استراحت کند ، مثل گذشته راحت باشد . او مسئولیت بزرگی داشت و دست و پایش بند شده بود ولی همین سخت کوشی هاست که انسان را می سازد و حالا شهید حسن ، نماد ایستادگی ، غیرت و سلحشوری است.

 

 

 

انشا در مورد هرکه بامش بیش برفش بیشتر

انشا در مورد هرکه بامش بیش برفش بیشتر

 

مقدمه : صبح یک روز آفتابی، محمد تقی از خواب بیدار شد و به مزرعه کوچکش که کنار خانه اش بود، رفت تا سبزی هایی که رسیده و قد کشیده بودند، بچیند و آنها را به شهر برده و بفروشد.

 

 

بند : وقتی به آنجا رسید، چشمش به حشمت افتاد که در مزرعه بزرگش در حال چیدن گوجه بود. حشمت حسابی عرق کرده بود و با اینکه فقط چند سبد گوجه چیده بود، اما حسابی به هن وهن افتاده بود و خستگی از سر و رویش می بارید.

 

 

به حشمت سلام کرد وشروع کرد به چیدن سبزی ها، برای اینکه سبزیها پلاسیده نشود، آنها را تندتند می چید و بسته بندی می کرد. بعد از گذشت سه ساعت، کارش تمام شد.

 

 

نتیجه : حشمت را صدا زد و قبل از اینکه از او خداحافظی کند گفت: خوش به حالت حشمت خان. چه زمین بزرگی داری! حتما خیلی از فروش محصولت سود می کنی. حشمت که حسابی خسته شده بود و فقط چند سبد گوجه به سبدهای قبلی اضافه کرده بود، به محمدتقی که زمینش کوچک بود و کارش تمام شده بود، غبطه خورد و گفت: «هر که بامش بیش برفش بیشتر»

 

 

هرکه بامش بیش برفش بیشتر: چالش عدالت و توزیع ثروت

 

مقدمه : “هرکه بامش بیش، برفش بیشتر” مثل قدیمی و بسیار معروف است که به وضوح نابرابری و توزیع نصف و نیمه ی ثروت و امکانات را به تصویر می‌کشد. این مثل ، نشان دهنده ی این واقعیت تلخ است که افراد در جامعه ، با وجود تلاش های مشابه ، شرایط متفاوتی را تجربه می‌کنند و برخی با وجود برخورداری از امکانات بیشتر، هنوز نیازمند حمایت و کمک هستند.

 

 

 

بدنه : این مثل ، به ما یادآوری می‌کند که در جامعه ، افراد با هم متفاوتند و هر کس با شرایط و ظرفیت‌های خاص خود مواجه است. بعضی از افراد به دلیل ارث ، موقعیت اجتماعی ، یا تلاش های بیشتر، به امکانات و ثروت بیشتری دسترسی دارند. اما همین موضوع ، می‌تواند باعث ایجاد نابرابری و تفاوت فاحش در زندگی افراد شود.

 

 

 

مثلاً ، افراد ثروتمند ، به راحتی می‌توانند به آموزش با کیفیت بالاتر ، خدمات بهتر ، و فرصت های بیشتری برای پیشرفت دسترسی داشته باشند. اما افراد کم درآمد، با مشکلاتی مانند فقر، عدم دسترسی به آموزش و سلامت ، و محرومیت از فرصت های پیشرفت ، مواجه هستند.

 

 

نتیجه‌گیری : “هرکه بامش بیش، برفش بیشتر” یک هشدار برای جامعه است. ما باید به این موضوع توجه کنیم که نابرابری و توزیع نصف و نیمه ی ثروت، می‌تواند موجب ایجاد مشکلاتی مانند فقر، اختلاف طبقاتی، و نارضایتی اجتماعی شود.

 

برای ایجاد یک جامعه ی عدالت محور ، باید تلاش کنیم که امکانات را به طور عادلانه توزیع کنیم و به افراد کم درآمد ، فرصت های برابر برای پیشرفت را ارائه دهیم. ما می‌توانیم با حمایت از آموزش و سلامت ، ایجاد شغل، و حمایت از افراد محروم ، به سمت جامعه ای عدالت محور حرکت کنیم.

 

 

منبع : سون اسکول

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *