انشا در مورد دیدن یک شکارچی از دریچه چشم یک آهو
انشا صفحه 42 کتاب مهارت های نوشتاری پایه هشتم
انشا اول درباره دیدن یک شکارچی از دریچه چشم یک آهو
مقدمه : تک تک سلولهای بدنش از ترس عرق می ریزند ، پاهایش آماده ی یک فرار جانانه است و چشمانش مانند دوربینی قوی او را زیر نظر دارد !
بدنه : این موارد تنها توصیف بخشی از تنش میان آهو و شکارچی از دید آهو است ، آهویی که در لبه ی پرتگاهی به نام شکار شدن قرار دارد ، هر حرکت غلطی او را بیشتر به پرتگاه نزدیک می کند !
در این زمان آهو می تواند با تصمیمات و حرکات غلط بزرگترین حسرت زندگی خود را بسازد یا با فراری افتخار آمیز به جنگل برگشته و این اتفاق را مانند قهرمانی برای دیگر حیوانات تعریف و توصیف کند ، حال در ذهن آهوی ما چه ای کاش هایی که نمی گذرد !
ای کاش هایی مانند : ای کاش انقدر سرگرم خوردن غذا نبودم تا زود تر متوجه شکارچی می شدم! ، ای کاش امروز اصلا از خانه بیرون نمی آمدم! ، ای کاش حیوان مورد علاقه ی شکارچی هر چیزی به جز آهو باشد! ، ای کاش نامه ی وصیتی برای خانواده ام می نوشتم! ، ای کاش اگر هم مرا شکار کند استفاده های دیگری از من علاوه بر خوردن و درست کردن غذا داشته باشد مانند عطر مشک و وسایل تزیینی و غیره ! ، ای کاش … !