خانه » برچسب‌های " داستان کوه به کوه نمیرسه ولی ادم "
نمایش مطالب برچسب :

داستان کوه به کوه نمیرسه ولی ادم

انشا در مورد کوه به کوه نمی رسد ولی آدم به آدم می رسد

انشا در مورد کوه به کوه نمیرسد اما آدم به آدم میرسد

انشا در مورد کوه به کوه نمی رسد ولی آدم به آدم می رسد

مثل نویسی صفحه 44 کتاب نگارش پایه نهم

 

انشا اول درباره کوه به کوه نمی رسد ولی آدم به آدم می رسد

 

مقدمه : در روزگاران قدیم ، دو بازرگان کهنه کار و با تجربه با نام علی و نقی زندگی می کردند که همکاری و رفاقت آن ها ، میان مردم شهر زبانزد همگان بود.

 

 

بدنه : روزی از روز ها علی تصمیم گرفت تا تمام دارایی اش را بفروشد و به کالا تبدیل کند . او برای فروش کالا ها ، کالاها را بار کشتی کرد تا در سرزمین های دور افتاده بفروشد . از این راه می توانست سود زیادی را بدست آورد ولی در یکی از این روز ها طوفان سختی وزید و کشتی علی با همه دارایی اش از بین رفت و او بسیار فقیر و بی چیز شد .

 

 

علی که از نتوانسته بود کمکی از اطرافیانش بگیرد ، با امید یاری بهترین دوستش ، نزد نقی رفت و از او درخواست کرد مبلغی را به او قرض بدهد تا او دوباره بتواند به تجارت بپردازد . اما نقی در پاسخ به علی گفت : اگر با عقل بودی ، همه مال و منان خود را با کشتی نمی فرستادی و او را از خود راند.

(بیشتر…)