خانه » برچسب‌های " انشا صفحه 81 پایه هشتم "
نمایش مطالب برچسب :

انشا صفحه 81 پایه هشتم

           

انشا در مورد اگر معلم نگارش بودید صفحه 81 پایه هشتم

انشا اگر معلم نگارش بودید

انشا در مورد اگر معلم نگارش بودید

صفحه 81 کتاب نگارش هشتم

 

انشا اگر معلم نگارش بودید

 

مقدمه : اغلب ما درصورت مواجهه با انجام نادرست کاری توسط فردی دیگر ، در ذهن خود این عبارت را تکرار می کنیم که اگر من جای او بودم ، این کار را بهتر انجام می دادم .

 

 

بدنه : این افکار در رابطه ی میان معلم و دانش آموز نیز صدق می کند و اغلب دانش آموزان همیشه آرزو داشته اند که برای یک روز هم که شده جای معلمانشان مانند معلم نگارش و آن ها برعکس شود !

 

 

در بحث تصور خود به جای معلم نگارش ، هر فرد اندیشه ی خود را دارد ، به عنوان مثال ، دانش آموزانی که دست به قلم ضعیفی دارند با خود می گویند که من اگر جای معلم بودم ، موضوعات ساده تری می دادم ؛ دانش آموزانی که فقط به فکر آموزش دروس تخصصی هستند با خود می گویند ، من اگر جای معلم بودم اجازه می دادم بچه ها دروس مهم تر مانند ریاضی را مطالعه کنند ، در حالیکه خبر ندارند یکی از مهم ترین دروسی که در آینده ی شغلی آن ها نیز تاثیر گذار است همین انشا است !

(بیشتر…)

           

انشا درمورد پروانه ای هستید که در تاریکی شب نوری را پیدا کرده اید

انشا درباره پروانه ای هستید که در تاریکی شب نوری پیدا کرده اید

انشا درباره پروانه ای هستید که در تاریکی شب نوری را پیدا کرده اید

انشا صفحه 81 کتاب مهارت های نوشتاری پایه هشتم

 

مقدمه : تجسم پروانه بودن در انسان ها متفاوت است ، مخصوصا فکر کردن به اینکه در تاریکی شب ، شمعی روشن نیز پیدا کرده اند ، بدین معنی که در ذهن خود سناریو های مختلفی ایجاد می کنند!

 

 

بدنه : برخی افراد در ذهن خود بهانه ایجاد می کنند ، این افراد همان پروانه هایی هستند که قبل از رسیدن به شمع از پرواز خسته شده یا با بهانه هایی مانند اینکه هدف من از پرواز در تاریکی چیست وقتی هیچ کس زیبایی من را نمی بیند ، خود را به زمین می اندازند.

 

 

اما برخی افراد با اراده ی استوار در فکر این هستند که در انتهای تونل تلاش ، نور موفقیت منتظر آن ها است! ، پس وقتی به شمع رسیدند ، گرما و نور خیره کننده ی آن سرمای گذشته را ازبین می برد و آن هارا غرق در شادی می کند.

(بیشتر…)

           

انشا در مورد قطره بارانی هستید که از ابری چکیده اید

انشا در مورد قطره باران هستید که از ابری چکیده اید

انشا درباره قطره بارانی هستید که از ابری چکیده اید

انشا صفحه 81 کتاب مهارت های نوشتاری پایه هشتم

 

مقدمه : سکوت ، سکوت ، سکوت … سکوتی از جنس ابر و به وسعت و استواری آسمان ؛ سکوتی که آسمان نوایش را می نوازد و ابر لالایی اش را ولی ناگهان ابری خشمگین شد ، فریاد کشید ، فریادی بلند و ناگهان صلح شد و اینک زمان سقوط من فرا رسیده ، سقوطی که معنای صلح و آرامش آسمان را می نوازد . آری ، زمان رفتن است.

 

 

بدنه : آرام و آرام ، همراه با رقص باد ، در حال سقوط … آری ! من سوگند یاد کرده ام که سقوط کنم و این سقوط است که سرنوشت مرا رقم می زند . آری! من به آسمان عهد بسته ام که وقتی اندوهگین شد ، سقوط کنم . یادم می آید در سقوط قبلی نامم را قطره باران نامیدند . هم مسیر و هم آوا با قطرات دیگر.

 

 

اگر بر روی گلی بنشینم ، نامم را شبنم می نامند . اگر در دریا فرو روم ، نامم را آب می نامند . خوشحالم که فقط یک اسم ثابت ندارم . هویت مشخصی ندارم و در هر دوره ای اسم متفاوتی نصیب من می شود .

(بیشتر…)