انشا در مورد اذان
انشا صفحه 21 کتاب مهارت های نوشتاری پایه نهم
انشا اول در مورد اذان
مقدمه : هوا رفته رفته تاریک تر و خنک تر می شود . صدای پرندگان را به سختی می توان شنید . چراغ های خیابان ها روشن می شوند و خیابان ها پر از مردمی است که هر کدام سرشان مشغول به کار خودشان است . انگار همه چیز مهیا شده است تا اتفاق خاصی بیفتد و تحولی ایجاد شود.
بدنه : “الله اکبر” . صدای دلنشین اذان در کوچه ها و خیابان ها می پیچد . مردم به خودشان می آیند . مغازه داران مشتری های خود را قانع می کنند تا بعد از اذان تشریف بیاورند تا بتوانند به نماز جماعت برسند . در مساجد شور خاصی وجود دارد . از زن و مرد گرفته تا پیر و جوان جوراب ها را درآورده و آستین ها را بالا زده اند.بعد از وضو هم در حالی که جوراب هایشان از جیب هایشان آویزان است ، باپوشیدن نصفه و نیمه کشفشان و در حالتی نا متعادل ، خود را به داخل مسجد می رسانند.
صدای اذان برای بچه ها بسیار حیاتی و مهم است . چرا که اجازه ندارند بعد از اذان ، بیرون از خانه بمانند . بعد از دو سه ساعت بالا و پایین پریدن ، دویدن و زمین خوردن ، صدای اذان این فرصت را به آن ها می دهند تا مدتی به خودشان استراحت بدهند تا بتوانند فردا سر پا بایستند .