خانه » دسته‌بندی " پایه هفتم " (برگه 2)
نمایش مطالب :

پایه هفتم

           

انشا درباره عینک پایه هفتم

انشا در مورد عینک پایه هفتم

انشا در مورد عینک کلاس هفتم

انشا در مورد عینک صفحه 42 کتاب نگارش پایه هفتم

 

مقدمه : عینک ، وسیله ای برای استفاده ی افراد کم بینا یا دارای اختلال در چشم ، ولی گاهی تمامی افراد چه تیز بین و چه تار بین نیازمند استفاده از عینک هستند !

 

 

بند : شاید بپرسید چرا و چه نوع عینکی !؟ ، عینک مخصوص افراد دوربین یا نزدیک بین ؟ ، فریمش باید گرد باشد یا مستطیلی؟ ، هیچکدام ، عینک هایی نامرئی ! ، عینک هایی از جنس دوری از زود قضاوت کردن ، بصیرت ، خوش بینی و آینده نگری و غیره .

 

 

عینک هایی به قیمت استفاده ی خوب از مغز ، عینک هایی که افراد اندیشمند و پرهیزگار کلکسیون دار آن ها هستند ، عینک هایی که دید شما را نسبت به دنیا و جامعه تغییر خواهند داد ، عینک هایی که به قول سهراب سپهری باعث می شود جوری دیگر ببینید !

 

 

یکی از این عینک ها باعث دوربینی بدی های مردم و نزدیک بینی خوبی های آن ها و باعث ایجاد پیوند دوستی قوی تر می شود ، دیگری باعث عاقبت به خیری بوسیله ی دور اندیشی و آینده نگری می شود و بی شک هرکدام از این عینک ها به ارزش باطنی انسان خواهند افزود .

(بیشتر…)

           

انشا در مورد کفش پایه هفتم

انشا در مورد کفش پایه هفتم

انشا درباره کفش صفحه 63 کتاب نگارش هفتم

انشا در مورد کفش پایه هفتم درباره یکی از موضوعات زیر , یک بند ( با رعایت ساختمان بند ) , بنویسید .

 

 

انشا اول درمورد کفش

 

مقدمه : کفش ، وسیله ای که یکی از عوامل تفاوت بچه پولدار ها با فقیران است ، وسیله ای که برای راحتی پای شما با ریگ های خیابان می جنگد ، کلمه ای که تداعی کننده ی اشک های بچه ها برای نوع چراغ دار آن است .

 

 

بند : به راستی این کفش چیست که درباره ی آن فیلم های زیادی ساخته و شعر های زیادی سروده و پول های زیادی صرف آن شده و می شود ؛ مردم قبل از تولید اولین کفش جهان چه می کرده اند ؟ چه نقش هایی که این کلمه ی به ظاهر کوچک کفش در زندگی های ما دارد !

 

 

کفش ها هم با یکدیگر تفاوت دارند ، همه این موضوع را می دانیم ، بعضی کفش ها مانند سربازی جنگجو هر مانعی بر سر راه باشد ، آن را با خاک یکسان میکنند ولی امان از نوع تنبل آن ها که تن به سختی نداده و در مواقع حساس با پاره شدن و بیرون آوردن شست مان آبرویمان را می برند !

 

 

کفش را دست کم نگیرید ! ، از قدیم گفته اند که دشمن آدم به کفش پایت نگاه می کند ! ، چه جوانان جویای کاری که در مصاحبه به علت نا مناسب بودن لباس و مخصوصا کفش ، کار را ازدست داده اند و چه انسان های عادی که به دلیل تیپ و مخصوصا کفش براق شان مانند یک دیپلمات با آن ها برخورد شده است !

 

 

مهم تر از جنس و ظاهر کفش ، سایز آن است ، بعضی کفش ها نیز مانند بعضی رفتار های انسان مناسب پای هر شخصی نیست و هر کس باید کفش مناسب پای خودرا همانگونه که در زندگی راه آینده ی مختص به خودرا انتخاب میکند ، انتخاب کند ؛ از قدیم گفته اند که آدم نباید پا تو کفش دیگران کند ، چون هم پای انسان درد میگیرد! و هم این کار که تداعی گر دخالت است ، کاری نکوهش شده است.

(بیشتر…)

           

انشا در مورد حیاط مدرسه پایه هفتم

انشا در مورد حیاط مدرسه

انشا در مورد حیاط مدرسه

صفحه 20 کتاب مهارت های نوشتاری پایه هفتم

 

انشا اول درباره حیاط مدرسه

 

مقدمه : باز هم لحظه شیرین انتظار فرا می رسد . معلم ریاضی مان تکالیف فردا را به ما گفته و حالا همه بچه ها به اضافه خود معلم در انتظار شنیدن صدای زنگ تفریح هستیم . از درس نخوان ترین مان گرفته تا درس خوان ترین و حس و حال فرد گرسنه ای را داریم که در رستوران نشسته است و منتظر است غذایش را بیاورند . دینگ !

 

 

بدنه : با هیاهوی زیادی از پله ها پایین می آییم و به سمت حیاط می دویم ، مثل زندانی های فراری .حالا که به حیاط رسیده ایم ، باید تصمیم بگیریم که چه کاری می خواهیم بکنیم . حیاط مدرسه آنقدر بزرگ است که دست ما را برای هرچیز ممکنی باز گذاشته است . حیاط مدرسه ما زمین فوتبال ، والیبال و بسکتبال دارد . در وصف بزرگی اش همین بس که در اوایل چندین بار گمشده ام.

 

 

فضای سبز حیاط خیلی برای ما مفید و حیاتی است . مخصوصا درخت های بزرگ جنگلی . پشت این درخت ها پاتوق جمعی از بچه هاست . پیش این درخت های بزرگ ، بهترین جا برای پخش پنهانی موسیقی و یا نشان دادن کلیپ های خنده دار است . بعضی وقت ها هم تماشای خلاصه فوتبال ها و بازی های خاطره انگیز در الویت کارهای ماست.

(بیشتر…)

           

انشا درباره ایران کلاس هفتم

انشا در مورد ایران پایه هفتم

انشا در مورد ایران

صفحه 52 کتاب نگارش پایه هفتم

 

مقدمه : بین ما انسان ها حس های مشترک زیادی وجود دارد ؛ نظیر حس فداکاری ، همنوع دوستی ، میل به محبت و عدالت دوستی . یکی از این هزاران حس مشترک هم حس وطن پرستی است ، اینکه سرزمینی که به آن متعلق هستیم را دوست داریم . سرزمین که من در آن زندگی میکنم ایران هست و من با افتخار یک ایرانی هستم .

 

 

بدنه : کشور من ، ایران ، در طول تاریخ فراز و نشیب های زیادی را تجربه کرده است . از زمان قدرت و اقتدار زمان آریایی ها بگیرید تا شکست و تسخیر توسط اعراب . از شکوه و پیشروی در زمان صفویان بگیرید تا عقب ماندگی و پسرفت در زمان قاجار . ایران سرد و گرم روزگار چشیده است و با وجود همه سختی ها و رنج هایی که کشیده ، همواره در تلاش است تا خاکش را برای مردمانش حفظ کند .

 

 

ایران مهد آزادی و آزاده خواهی است . از سربازان شجاع و دلیری همچون آریوبرزن بگیرید تا شخصیت های شاهنامه فردوسی نظیر گرد آفرین . ایران با نام آزاده خواهی در دنیا شناخته شده . مردمان این سرزمین می توانند سختی ها و دشواری ها را تحمل کنند ولی هرگز نمی توانند شاهد این باشند که آزادی شان از آن ها سلب می شود .

(بیشتر…)

           

انشا در مورد خانه پایه هفتم

انشا در مورد خانه پایه هفتم

انشا در مورد خانه

انشا صفحه 42 کتاب مهارت های نوشتاری کلاس هفتم

 

 

مقدمه : در خانه نشسته ایم . ویروس کرونا همه مردم دنیا را خانه نشین کرده ، به خصوص مردم کشور ما . ما جوان ها دلمان خیلی گرفته . می خواهیم بیرون برویم ، با دوستانمان تفریح کنیم و شاد باشیم . ولی نه شدنی است و نه اجازه اش را داریم .

 

 

بدنه : با خودمان میگوییم هر وقت وضعیت به حالت عادی برگردد ، صبح از خانه بیرون می رویم و شب بر می گردیم . دیگر نمی خواهیم در خانه بمانیم . ما می خواهیم متفاوت زندگی کنیم و از حالت روز مرگی خارج شویم . از زل زدن به تلویزیون و صفحه موبایل خسته شده ایم . خسته شده ایم از تمیز کردن خانه و جارو کردن حیاط .

 

 

از آخرین حرف هایی که به شما گفته ام یک سال می گذرد . کرونا تمام شده و تصمیم گرفته ایم به مسافرت برویم . راه شمال را در پیش گرفته ایم و با شور و شوق زیادی به راه افتاده ایم . خیلی خوشحال هستیم که بالاخره توانسته ایم هیجانی به زندگی خود بدهیم و کمی متفاوت تر زندگی کنیم .

(بیشتر…)

           

انشا در مورد ناخن پایه هفتم

انشا در مورد ناخن

صفحه 62 مهارت های نوشتاری هفتم

 

انشا اول درباره ناخن

مقدمه : ناخن ، تا به حال دقت کرده اید که چه عضو مهمی است ؟! ، انگشتان آن را مانند سپری در برابر ضربه ها در دست گرفته اند و مانند دو دوست اگر به یکی از آن ها آسیبی برسد ، دیگری اندوه خود را از راه درد نشان می دهد !

 

 

بند : تا به حال به این فکر کرده بودید که اگر انسان ناخن نداشت ، چه می شد ؟ ، چند صد نفر که در سالن های زیبایی ناخن کار می کنند ، بیکار می شدند ، چند صد کارخانه ی مرتبط با ناخن مانند لاک و ناخن گیر و غیره تعطیل می شدند ؟ ، چه دکتر هایی که بدون مریض می ماندند !

 

 

شاید نداشتن ناخن بعضی اوقات به سود انسان باشد ، زمانی که صورتی با پرخاشگری فردی با ناخن خراشیده می شود و یا چه بیماری هایی که در اثر عدم رعایت بهداشت مرتبط با ناخن ایجاد و منتقل می شود ، چه دردهایی که بعضی کارگران در اثر فشار بالای کار و شکستن ناخن تحمل میکنند ،

 

(بیشتر…)

           

انشا در مورد درد دندان صفحه 63 کتاب نگارش پایه هفتم

انشا در مورد درد دندان

انشا در مورد درد دندان 

انشا صفحه 63 کتاب مهارت های نوشتاری پایه هفتم

 

انشا اول در مورد درد دندان

 

مقدمه : درد دندان یکی از سخت ترین و عاجز کننده ترین درد ها است . دردی که باعث بی حوصلگی ، عصبانیت ، تغذیه کم ، بی خوابی و هزاران مسئله دیگر می شود . این درد از آن نوع درد هایی است که باید خوب به آن توجه کرد .

 

بدنه : در اولین لحظه ای که درد دندان شروع می شود ، افسوس و پشیمانی غالب ترین حس ما است . لحظه هایی را که نوشابه و شکلات می خوردیم ، شب ها مسواک نمی زدیم و بی توجهی هایی که به دندان هایمان می کردیم از جلوی چشم ما یکی یک می گذرند افسوس که این ها تاثیر خوشا را گذشته غرق کده اند.در هرحال باید خودمان را از از منجلاب پشیمانی بیرون بکشیم و زیاد در آن نمانیم .

 

اینجاست که شروع می کنیم به پیاده سازی این ضرب المثل که ” ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است “. بعد از هر وعده غذایی ؛ مسواک زدن ، نخ دندان ، آب نمک ، و اجتناب از نوشابه و شکلات و … نمونه هایی از فعالیت های ما هستند که انجام بدهیم تا شر این درد را کم کنیم . چه بسا خرابی دندان ها جدی است و با این کار ها می توان آن را از بین برد . به هر حال ، انسان با امید زنده است و با امید زندگی می کند. نا امیدی عین مرگ است و این امید به آینده است که انسان را زنده نگه می دارد .

 

(بیشتر…)

           

مقایسه دو تصویر صفحه 55 کتاب نگارش پایه هفتم

انشای ازاد صفحه 55 مهارت های نوشتاری پایه هفتم

مقایسه دو تصویر صفحه ۵۵ درس ۴ پایه هفتم

 

{  به دو تصویر زیر صفحه ۵۵ کتاب درسی با دقت نگاه کنید درباره تفاوت آنها بیندیشید و هر یک را در نوشته ای جداگانه توصیف کنید. معیار سنجش نوشته های شما تشخیص دوستانتان است. یعنی زمانی که نوشته هایتان را در کلاس می خوانید، آنها باید تشخیص دهند؛ هر نوشته مربوط به کدام تصویر است  }

 

انشا صفحه 55 , مقایسه دو تصویر صفحه ۵۵ , صفحه 55 , کتاب نگارش پایه هفتم .


 تصویر اول مربوط به فصل پاییز است.

 

هوا ابری است و باد پاییزی باعث ریختن برگ درختان شده است.

پرستوها به دلیل سرد شدن هوا، به جاهای گرمسیر مهاجرت می کنند.

دانش آموزان در حال برگشتن به خانه هستند و همه لباس های گرم پوشیده اند.

در ویترین لباس فروشی ها لباس های گرم و پاییزی به چشم می خورد. کشاورزان محصولاتشان را برداشت کرده و آنها را می فروشند.

برگ های درختان زیبا که خشک شده اند در هوا و زمین پراکنده شده اند

اسبی در ان فضا میبینیم که مردی ان را به کالسکه وصل کرده است و در ان کالسکه

چندین گونی مشاهده میشود که اسب در حال حمل ان است

اگر دقت کنیم دختری در حال ریختن دانه برای پرندگان است و پرندگان دور او جمع شده اند

و در ان حوض اردک هایی را میبینیم که در حال شنا کردن هستند

 

**********

 

در تصویر دوم فصل تابستان آمده است 

 

پرستوها به خانه برگشته اند.

همه جا سر سبز شده است

بچه ها در حال بازی هستند و بستنی و بادکنک طرفدار زیادی در بین آنها پیدا کرده است.

هوا بسیار گرم شده و مردم لباس های نازک و خنک پوشیده اند و هندوانه و میوه های تابستانی می خرند.

(بیشتر…)

           

دانلود تمامی انشا های کتاب مهارت های نوشتاری پایه هفتم

همه انشا ها و تمرینات کتاب مهارت های نوشتاری پایه هفتم . ( به همراه جواب )

شامل تمامی بازنویسی حکایت ها , انشا ها , تصویر نویسی ها و …

این مطلب برای دسترسی بهتر شما به تمامی موضوعات کتاب نگارش پایه هفتم ساخته شده است .

برای مشاهده هر انشا روی آن کلیک کنید .

شما میتوانید انشا هایی را که خودتان نوشته اید را برای ما ارسال کنید . انشا های شما با نام خودتان در وب سایت ثبت میشود و کاربران دیگر میتوانند از انشا های شما استفاده کنند . برای این کار بر روی ارسال انشا که در بالای صفحه قرار دارد کلیک کنید .

 

مشاهده تمامی انشا های کتاب نگارش پایه هفتم راهنمایی :

=====================================

انشا در مورد پاییز صفحه 20 کتاب نگارش پایه هفتم

انشا در مورد حیاط مدرسه صفحه 20 کتاب نگارش پایه هفتم

انشا در مورد روزی را که دوست دارم تکرار شود صفحه 20 کتاب نگارش پایه هفتم

تصویر نویسی صفحه 23 کتاب مهارت های نوشتاری پایه هفتم

بازنویسی حکایت صفحه 36 در مورد روزی در فصل بهار با جمعی از دوست داران

انشا در مورد خانه صفحه 42 کتاب نگارش پایه هفتم

انشا در مورد عینک صفحه 42 کتاب نگارش پایه هفتم

انشا در مورد کلاغ صفحه 42 کتاب نگارش پایه هفتم

گسترش ضرب المثل هرکه بامش بیش برفش بیشتر

انشا در مورد محل زندگی ما صفحه 52 کتاب مهارت های نوشتاری پایه هفتم

انشا در مورد ایران صفحه 42 کتاب مهارت های نوشتاری پایه هفتم

انشا در مورد آسمان شب صفحه 42 کتاب مهارت های نوشتاری پایه هفتم

مقایسه دو تصویر صفحه 55 کتاب مهارت های نوشتاری پایه هفتم

انشا در مورد کفش صفحه 63 کتاب مهارت های نوشتاری پایه هفتم

انشا در مورد ناخن صفحه 63 کتاب مهارت های نوشتاری پایه هفتم

انشا در مورد درد دندان صفحه 63 کتاب مهارت های نوشتاری پایه هفتم

بازنویسی حکایت شخصی خانه ای به کرایه گرفت صفحه 66 کتاب مهارت های نوشتاری پایه هفتم

گسترش ضرب المثل بار کج به منزل نمیرسد صفحه 76 کتاب نگارش

بازنویسی حکایت شخصی شتری گم کرده بود صفحه 95 کتاب مهارت های توشتاری پایه هفتم

(بیشتر…)

           

بازنویسی حکایت شخصی خانه ای به کرایه گرفت پایه هفتم صفحه 66

بازنویسی حکایت شخصی خانه ای به کرایه گرفت

بازنویسی حکایت صفحه 66 مهارت های نوشتاری هفتم

 

بازنویسی حکایت شخصی خانه ای به کرایه گرفت از هیچ سایتی کپی گرفته نشده است پس نشر بدون منبع حرام ولی پیگرد قانونی ندارد

 

حکایت زیر را به نثر ساده امروزی، بازنویسی کنید.

حکایت : شخصی خانه به کرایه گرفته بود. چوب های سقف بسیار صدا می داد.به خداوند خانه از بهر مرمت آن سخن بگشاد.

پاسخ داد: چوبهای سقف، ذکر خدا می کنند. گفت :« نیک است؛ اما می ترسم این ذکر، به سجود بینجامد».

 

نویسنده : ( عبید زاکانی )

 

بازنویسی : روزی مردی به مسافرت رفت.

هنگام غروب آفتاب به روستایی رسید و تصمیم گرفت شب در آنجا بماند.

پیرمردی را دید و از او پرسید: در کجا می توانم استراحت کنم؟

پیرمرد پاسخ داد: من اتاقی از خانه ام را به تو اجاره می دهم، مرد پذیرفت و با پیرمرد به سوی خانه رفت.

خانه پیرمرد قدیمی و با چوب ساخته شده بود.

در آنجا متوجه شد وقتی باد می آید، سقف خانه صدا میدهد.

صبح که می خواست حرکت کند، به پیرمرد گفت: پدر جان سقف خانه صدا میدهد. بهتر است تا بدتر نشده، آن را تعمیر کنی.

(بیشتر…)