خانه » انشا پایه هفتم » انشا در مورد کفش پایه هفتم

انشا در مورد کفش پایه هفتم

انشا در مورد کفش پایه هفتم
4.6/5 - (19 امتیاز)

انشا درباره کفش صفحه 63 کتاب نگارش هفتم

انشا در مورد کفش پایه هفتم درباره یکی از موضوعات زیر , یک بند ( با رعایت ساختمان بند ) , بنویسید .

 

 

انشا اول درمورد کفش

 

مقدمه : کفش ، وسیله ای که یکی از عوامل تفاوت بچه پولدار ها با فقیران است ، وسیله ای که برای راحتی پای شما با ریگ های خیابان می جنگد ، کلمه ای که تداعی کننده ی اشک های بچه ها برای نوع چراغ دار آن است .

 

 

بند : به راستی این کفش چیست که درباره ی آن فیلم های زیادی ساخته و شعر های زیادی سروده و پول های زیادی صرف آن شده و می شود ؛ مردم قبل از تولید اولین کفش جهان چه می کرده اند ؟ چه نقش هایی که این کلمه ی به ظاهر کوچک کفش در زندگی های ما دارد !

 

 

کفش ها هم با یکدیگر تفاوت دارند ، همه این موضوع را می دانیم ، بعضی کفش ها مانند سربازی جنگجو هر مانعی بر سر راه باشد ، آن را با خاک یکسان میکنند ولی امان از نوع تنبل آن ها که تن به سختی نداده و در مواقع حساس با پاره شدن و بیرون آوردن شست مان آبرویمان را می برند !

 

 

کفش را دست کم نگیرید ! ، از قدیم گفته اند که دشمن آدم به کفش پایت نگاه می کند ! ، چه جوانان جویای کاری که در مصاحبه به علت نا مناسب بودن لباس و مخصوصا کفش ، کار را ازدست داده اند و چه انسان های عادی که به دلیل تیپ و مخصوصا کفش براق شان مانند یک دیپلمات با آن ها برخورد شده است !

 

 

مهم تر از جنس و ظاهر کفش ، سایز آن است ، بعضی کفش ها نیز مانند بعضی رفتار های انسان مناسب پای هر شخصی نیست و هر کس باید کفش مناسب پای خودرا همانگونه که در زندگی راه آینده ی مختص به خودرا انتخاب میکند ، انتخاب کند ؛ از قدیم گفته اند که آدم نباید پا تو کفش دیگران کند ، چون هم پای انسان درد میگیرد! و هم این کار که تداعی گر دخالت است ، کاری نکوهش شده است.

 

 

نتیجه : پس بیایید طوری درس بخوانیم و زندگی کنیم که در آینده دلمان هر کفشی را که بخواهد بتوانیم بخریم و آینده مان نیز به براقی کفش رئیسان و به راحتی دمپایی باشد…!!

 

انشا در مورد کفش

انشا دوم درباره کفش

 

مقدمه : کفش های نو و بوی مخصوص آن یاد آور نوروز ، شادی های ساده ی کودکانه و زحمات پدر و مادر برای خرید آن است ، کفش های میرزا نوروز نمادی نوستالژی و خاطره ی فیلم های زمان کودکی بزرگتر ها است ، کفش های چارلی چاپلین و غیره .

 

 

بند : کفش های زیاد جلوی در خانه نمایانگر میهمانی ، طرف کفشش را آویخته نماد بازنشستگی از یک رشته ی ورزشی ، کفش پرت شده به سمت جرج بوش رئیس جمهور آمریکا ، کفش طلا در فوتبال ، نقاشی کفش های دوره هخامنشی بر روی سنگ ها ، کفش هایی با تکنولوژی روز و… .

 

 

با توجه به موارد بالا می فهمیم که کفش ها چه نقش پررنگی در تاریخ و زندگی ما دارند ، گاهی کفشی مانند کفش پرتاب شده به سمت جرج بوش باعث تمسخر او تا آخر عمر می شود ، گاهی کفش پاره پوره نماد درویشی و پرهیزگاری و تفاوت کفش ها باعث تعیین تفاوت میان فقیر و غنی می شود!

 

 

گاهی اوقات سقف آرزو های کودکی ، فقط یک جفت کفش نو می شود و گاهی واکس زدن این وسیله اعجاب انگیز تنها راه در آمد یک خانواده است ، گاهی کفش یاد آور خاطرات و حتی وجود کفش های نوزادی نوید آینده ای با به دنیا آمدن فرزند را می دهد.

 

 

بعضی اوقات یا کفش پایمان نمی شود و تنگ است و گاهی خودمان دو پایمان را در یک کفش می کنیم تا به اهدافمان برسیم ، گاهی به خاطر کفش نا مناسب مورد تمسخر قرار می گیریم و گاهی جایزه برای تقدیر از ما همان کفش می شود!

 

 

نتیجه : چه کسی فکر می کرد کفش تبدیل به چیزی فرا تر از محافظ پاهای ما شود ، چه کسی فکر می کرد انسان ها از روی کفششان مقایسه خواهند شده و چه کسی پیش بینی این همه مدل کفش مخصوصا کفش هایی به همراه اسلحه برای کشتن مخفیانه ی برخی افراد را می کرد… !

انشا درباره کفش

انشای سوم در مورد کفش :

 

مقدمه : همه انسان ها از ابتدا تا انتهای زندگی خود ، دوست هایی دارند . بعضی از این دوست ها شر و بعضی دیگر خوب هستند اما پس از مدتی همه انها با ذهنمان خداحافظی می‌کنند و به خاطرات می پیوندند .

 

بدنه : یکی از این دوست ها کفش است اما هیچکس به او توجه نمیکند و کسی او را به عنوان یک دوست نمی شناسد . زمانی که ما راه رفتن را بلد نبودیم این کفش ها بودند که به ما شوق راه رفتن می دهند و برای گام برداشتن و ادامه راه , ما را یاری می کنند تا به سوی آینده گام برداریم از راه باز نمانیم .

 

وقتی انسان بزرگتر می شود به گام بعدی یعنی مدرسه می رود . چه زیباست شوق داشتن کفش نو ، معلم نو و دوستان نو . کفش رفیقی بی نظیر است و ما را تا فتح کردن قله ها و پله های موفقیت یاری  می کند و پا به پای ما می آید .

 

گام بعد از درس خواندن ازدواج و تشکیل خانواده است . باز هم کفش به ما کمک می کند که به خوبی کار کنیم و پول در آوریم تا ازدواج کنیم . چه لذت بخش است چشیدن طعم اولین دستمزدی که برایش تلاش کرده ای! باز هم این رفیق با معرفت ما را به سوی گام بعدی هدایت می کند .

 

 

دیگر این مسیر به انهایش رسیده . کفش ما را تا انتهای این مسیر همراهی کرده است . چه قشنگ است خریدن کفش برای فرزندان و نوه هایت و چه قشنگ تر است شادی و لبخند آنها از داشتن کفشی نو و زیبا . دیگر به گام آخر رسیده ایم . دیگر وقت جدایی کفش از انسان است . انسان به خانه ی ابدی خود می رود و کفش از او جدا می شود .

 

نتیجه گیری : بهتر است گاهی وقت ها به کفش هایمان هم اهمیت بدهیم . این رفیق خود را قربانی ما می کند تا به انتهای مسیر برسیم اما این بی انصافی است که پس از گذر از مسیر آنها را از یاد ببریم و به سراغ کفش های جدید برویم. رفاقت را از کفش ها بیاموزیم .

 

 

منبع : سون اسکول

 

 

انشا در مورد کفش پایه هفتم

انشا درباره کفش

 

دیدگاه ها 16 دیدگاه
  1. زهرا
    در تاریخ 1398\/11\/12 :

    خوب بود 😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍

  2. کیان مهر
    در تاریخ 1399\/02\/10 :

    عالی

  3. مهدیه
    در تاریخ 1399\/02\/12 :

    عالی و به درد بخور بود😉😉😀

  4. خ
    در تاریخ 1399\/03\/20 :

    عالییییییییی

  5. ilia
    در تاریخ 1399\/03\/20 :

    عالی
    مخصوصا قسمت نتیجه گیری سومی

  6. حسنا
    در تاریخ 1399\/11\/06 :

    همشون عالی من همش میام اینجا دیگه انشا میگیرم

  7. عسل
    در تاریخ 1399\/11\/06 :

    خیلی خوب بود…ولی مشکل من اینه که معلممون میفهمه از گوگله…ضایع میکنه بدجور😐😶💔

  8. پارسیا
    در تاریخ 1399\/11\/23 :

    خوبه ولی خیلی طولانیه

  9. عطا
    در تاریخ 1399\/11\/25 :

    خوبه ولی همه هم کلاسی و معلم میفهمه که از گوگل زدیم خیلی ضایع کنندس😩😩

  10. هالک شگفت انگیز
    در تاریخ 1399\/11\/25 :

    انشاءهاتون خیلی طولانی هستش😔😔😔💔 لطفاً انشاءهای کوتاه هم بذارید.

  11. مهراد
    در تاریخ 1399\/12\/03 :

    به درد تقلب میخوره

  12. فاطمه
    در تاریخ 1399\/12\/06 :

    عالی و به درد بخور
    من دومی رو خیلی دوست داشتم
    من هیچ وقت از انشاهای اینترنتی خوشم نمی یومد همیشه خودم می‌نوشتم اما اینبار که حوصله نداشتم گفتم از اینترنت بردارم انشای خوبی بود ممنون از نویسنده این انشا .

  13. کاربر
    در تاریخ 1399\/12\/12 :

    خواهشاً انشای احساسی بگذارید و به طور کتابی و تحقیقی نباشد🙏

  14. جوگان
    در تاریخ 1400\/11\/17 :

    معلم من که فهمید

  15. Asal
    در تاریخ 1401\/03\/18 :

    بد نبود ولی حداقلش هرچی که باشه بهتر از اینه که مثل اسکلا بشینی انشا بنویسی

  16. ح
    در تاریخ 1402\/02\/19 :

    عالی بود ولی معلم ما کمی دیوانه است و میرود تمام سایت ها را می گردد تا ببیند از کدوم سایت برداشتیم

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *